absorption
اسم
- absorption
- درشم، جذب، درآشامش، ربایش
- مجذوب شدگی، مجذوبیت، شیفتگی، جلب توجه
درشم
فارسی
اسم
در - شم
- به طور کلی: فراروند یا عمل درشمیدن (جذبکردن)
- .
- فیزیک: کنشی که عبارت است از گرفتهشدن انرژیی یا مادهای در مادهای دیگر بدون رویدادن بازتاب یا گسیل.
آوایش
نویسه گردانی
مترادفها
برگردانها
ریشهشناسی
← درشمیدن
واژههای وابسته
درشمیدنی، درشمندگی، درشمنده، درشمگر، باند درشمی، همگر درشم، خم درشم، آرنگ درشم، خطهای درشمی، میغ درشمی، بیناب درشمی، درشمایی، وابر درشمایی
بن مایه (مرجع
حیدری ملایری، م.
فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک،